معرفی پروژه
معمار: دفتر هوبا طرح | هومن بالازاده
مکان: تهران، ایران
تیم طراحی: پریما جهانگرد، محسن طهماسبی، مصطفی داداش پور
عکس: پرهام تقیاف، استودیو دید
جایزه: رتبه اول جایزه معمار در بخش ساختمان های عمومی، ۱۳۹۸
مساحت: 1050 متر مربع
سال ساخت: 2019
شرکت سازنده: شرکت هارمونی
منظره: طراحی هوبا
طراحی نور: شرکت FAD، شرکت فد
سرپرستی سایت: محسن طهماسبی
طراحی جزئیات: بهرام افشار، محسن طهماسبی، بهرام افشار، محسن طهماسبی
مدل فیزیکی: مهران علینژاد
گرافیک: شفق کیا، مریم اقلیمی
طراح لوگو: مسی دیواندری
مهندسی: ایمان ایلبیگی
مدیریت ساختمان: محسن طهماسبی
شهر: تهران
کشور: ایران
معماری دفتر مرکزی کهن سرام، نمونهای درخشان از معماری ایرانی است که با استفاده خلاقانه از “آجر عینکی”، مصالحی نوآورانه، روایتی نو از هویت شهری ارائه میدهد. این پروژه با عبور از مرزهای سنتی مصالح، به دنبال خلق فضاهایی پویا، متغیر و همخوان با طبیعت است.
راهکاری برای ارتقای کیفیت سیمای شهری
آیا دانهبندی یک ساختمان میتواند در سیمای شهری تغییر استراتژیک ایجاد کند؟ آیا شهرها با توجه به موقعیتهای مختلف گذرها، ساختمانها و مسیرهای پیاده میتوانند به گونهای همگن شکل گیرند که در آنها ساختمانها با کمترین بیان فرمی بتوانند در بالا بردن کیفیت رزولوشن یک شهر تاثیرگذار باشند؟ در راستای اتوبانهای تهران که ساختمانها در کنار هم از طریق فرمها –رنگها و عناصر مختلف سیمای شهری را میسازند کمگویی در تکدانهها می تواند یک راه کاری باشد که در کم کردن آشفتگی بصری شهر کمک نماید.
پاسخ به این مساله شاید از طریق یکپارچهسازی تمامی عناصر ساختمانی (پنجرهها-دربها-بالکنها- نردهها-فرمها و مصالح مختلف) ویا از طریق کم کردن مصالح درتکدانهها نهفته باشد. سایت این تکدانه در موقعیتی واقع شده که مقیاس شهری و محلهای به طور هم زمان وجود دارد. ایجاد یک ساختار خنثی در مقیاس شهری و یک بیان قابل درک در مقیاس محلی با الگویی که به نسبت فاصله و مقیاس محله و شهر بتواند به طور همزمان کار کند در این سایت مورد مساله بوده است.
بازتعریف هویت شهری از طریق معماری آجر
داستان پروژه “دفتر مرکزی کهن سرام” از طراحی دفتر مرکزی یک کارخانه آجرسازی بر اساس یک اسکلت موجود شروع شد. رسیدن به یک روش برای بازتعریف رزولوشن شهر از طریق ابزاری که در اختیار کارخانه آجرسازی بود هدف طراحی پروژه قرار گرفت. مصالح آشنایی که در این جغرافیا به خوبی مورد استفاده قرار گرفته و قبل از این دوره معاصر همواره به عنوان سازه، دیوار، نازککاری و سفتکاری فضاها بوده است آیا میتواند به گونهای ایجاد تعلیق در خوانش خود نماید؟ تعلیق در خوانش پروژهای پیچیده به واسطهی شهر در جهت ایجاد ساختاری همگن که نقشی فراتر از مصالح در نظام پروژه بازی نماید.
سوالی که مطرح شد این بود که چگونه میتوان رزولوشن شهر را از عناصر فرم قوی به فرم ضعیف ،برای کم شدن آشفتگی شهری تغییر داد و ساختمان چگونه میتواند به نسبت شهر و نور از خود رفتاری متغیر ارائه نماید. در سوال بعدی این موضوع مطرح گردید که آیا مصالح میتواند در خود چنین قابلیتی را ایجاد نماید که تمامی عناصر معماری را در حالتی تعلیق گونه قرار دهد برای رسیدن به تعریفی جدید؟
بازتعریف دوگانههای موجود در ساختمان از شهر آغاز می شود، پیچیدگی و سادگی، تغییر پذیر یا ثابت بودن، برونگرایی یا درونگرایی، نگاه به بیرون و نگاه به درون، بسته بودن یا باز بودن، همگی این موارد دوگانه می تواند همزمان تعریف شود به جای آن که در یک تصمیم قطعی آن را در یک وضعیت صفر یا یک مشخص کرد. بنابراین در این پروژه سعی بر آن شده که تصمیم بین دوگانهها در این نقطه مشخص قرار نگیرد و مدام از دو مفهوم متضاد به حالتی طیف گونه تغییر نماید.
آجر عینکی در معماری دفتر مرکزی کهن سرام
بنابر سوالات مطرح شده در این پروژه، موجودی سلولی ساخته شد که با نسل ما قبل خود تفاوت ساختاری داشت. اسم این موجود آجر عینکی بود که دارای عنصر شفاف در میان خود بود و همزمان سفتکاری، نازککاری و عایقکاری را به وجود می آورد، و در عین حال دیگر صلب نبود و میتوانست شهر را از درون خود ببیند ولی این نقش برای او کم بود.
او دیگر فقط یک دیوار نبود، بلکه پنجره بود. او فقط یک پوسته نبود، بلکه سازماندهی درونی را نیز از بیرون به داخل برقرار می نمود. او همیشه رفتاری ثابت در ساختمان نداشت، میتوانست باز و بسته شود. او نور طبیعی را به گونهای مرموز وارد فضا مینمود که خوانش فضا را در حالت تعلیق گونه قرار میداد. همچنین زمانی نور مصنوعی فضا را نیز فراهم میکرد. او باعث شد که ساختمان زمانی درونگرا و زمانی دیگر برونگرا شود.
او بسیار سختگیرانه کسی را به جز خودش در ساختمان راه نمی دهد. او با آنکه به هندسه خود بسیار پایبند است ولی باعث شده که دیگر دیوارهای داخلی معنای خود را از بیرون بگیرند و جداره بیرونی و درونی جایگاه خود شان را مدام در پروژه عوض کنند .
نفوذپذیری واژه مورد علاقه آجر عینکی است زیرا با نفوذ از بیرون به داخل و تعریف تقسیم بندی داخلی فضاها و با جای دادن فضای سبز در قسمتهای نفوذ کرده توانسته مرز بین داخل و بیرون را باز تعریف کند. وی از طریق ماهیت نبمه شفاف خود و واژه (نفوذ پذیری) همواره سعی در آشتی دادن رابطه درون و بیرون دارد. نفوذ بیرون به داخل فواید گردش هوا و انتقال کیفیتهای نوری به داخل فضاها را دارد که آجر عینکی به این فواید آگاه است و برای همان از این روش برای سازماندهی فضاها استفاده میکند .
آجر عینکی در دفتر مرکزی کهن سرام، در جستجوی هویتی سیال
آجر عینکی باعث شده که پروژه بین دوگانههای مختلف به جای انتخاب سفید یا سیاه تشکیل یک طیف وسیعتر خاکستری دهد که معنای عناصر در آن جابجا شوند. دوگانه هایی مانند جداره تک جداره به دو جداره، تبدیل جداره بیرونی به جداره درونی، تبدیل کیفیت درونگرا در روز به کیفیت برونگرا در شب، جداره صلب و نیمه شفاف، در هم آمیختگی دوگانه ها باعث تعلیق در انتخاب شده که شخص آجر عینکی خیلی در آن اصرار دارد.
او مجبور بود حتی به عملکرد دوگانه پروژه بین یک ساختمان اداری و مسکونی پاسخ دهد و راهکاری را از خود ارائه دهد تا کسی متوجه این دوگانگی درونی نشود و آبروداری نماید. او سعی کرد که کاربری نمایشگاه این ساختمان که مربوط به محصولات کارخانه آجر بود، محدود به داخل نباشد و قابلیت پدر و مادر خود را حتی در شهر نیز نمایش دهد. او از سکون و منفعل بودن بیزار است و سعی میکند تا همواره در درون و بیرون با تغییر نور، پویایی ایجاد کند.
او امیدوار است که زندگی او فقط محدود به این ساختمان نباشد و باید پای خود را به جاهای دیگر شهر نیز برساند. او تعریف رزولوشن در شهر را به نسبت عابران و سواره ها تنظیم می نماید و میخواهد خوانش ساختمان را به تعویق بیاندازد تا کسی متوجه نقشهای پیچیده او به گونهای سریع نشود، زیرا از آن که فقط از نظر فیزیکی به او نگاه شود متنفر است و دوست دارد به عمق رفتارها فکر شود.
امتیاز بینندگان:5 ستاره