معرفی پروژه
معمار: ارو سارینن ، استودیو Gensler
سال: ۱۹۵۶ – ۱۹۶۲
مکان: نیویورک، ایالات متحده
مقدمه
همانطور که معمار بزرگ شیکاگو لویی سالیوان می گوید که “فرم از عملکرد پیروی می کند”پس هیچ دو ساختمانی هرگز نباید شبیه به هم باشند زیرا هیچ دو موقعیت عملکردی هرگز دقیقا شبیه هم نیستند. بیشتر معمارانی که به فرمان سالیوان احترام گذاشته اند با نگاهی به گذشته، به نظر می رسد که بیشتر به فرم ساختمان ها توجه داشته اند تا کاربردی بودن آن ها.
پسر مشهور پدر (الیل سارینن که در دهه بیست از فنلاند به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد) او ابتدا یک سبک عملکردی را شروع کرد و از نزدیک از کار میس ون در روهه که در واقع ساختمان های جنرال موتورز در وارن، میشیگان بود الگوبرداری کرد و سپس به سبک های خاص تر و ویژه تری روی آورد. در طول مسیر و در دو سبک مختلف او تنها دو ساختمان فرودگاهی در سال های پس از جنگ را طراحی کرد که واقعا از تعداد زیاد ترمینال های مسافربری و مانند آن که در ربع قرن گذشته ساخته شده بودند برجسته اند.
یکی از آن کارها ترمینال TWA در فرودگاه جان کندی است.شهر نیویورک بیش از هر شهر دیگری مورد توجه دوران پرفراز و نشیب “رومانس سفرهای هوایی” قرار گرفت و هدف از این پروژه ساختار یکپارچه ای بود که تمام خدمات مسافری در واشنگتن/دالس را در خود جای داده بود.
ترمینال TWA در حال حاضر اگر با بی پروایی پذیرفته شود، به عنوان یک راه حل قابل قبول برای مشکلات آن روزگار (اواخر دهه پنجاه میلادی) به علاوه یک نماد قابل توجه از زرق و برق است. اولین نسخه طرح دارای پلانی مستطیل شکل بود که به نظر می رسد بیشتر آن در قسمت های زیرزمین ترمینال است. ابرسازه طاقی شکل که به اصطلاح “پرنده” نامیده می شود، بعدها پس از طراحی شد که شباهت های قابل توجهی بین اشکال طاقی یورن اوتزن برای سیدنی و سارینن برای ترمینال TWA وجود دارد.
“هدف معماری پناه دادن و تقویت زندگی انسان بر روی زمین و تحقق باور او به اشرافیت وجودش است” – Eero Saarinen
فلسفه طراحی ترمینال TWA
Eero Saarinen که یکی از رهبران نسل دوم مدرنیستها بود، به شکل جسورانه ای به چشمانداز معاصر ما به آنچه امروز میدانیم کمک کرد. میراث معماری او تنوع فرهنگی و دگرگونی های سریع تکنولوژیکی را که در پایان جنگ جهانی دوم به آن دامن زد، ارتباط برقرار می کند. او با ذوق و خوشبینی خود، به یاد ماندنیترین، نمادینترین و کاربردیترین ساختارهای مدرنیسم اواسط قرن را تنها در یک دهه ارتقا داد و او را به معمار قرن آمریکا تبدیل کرد.
چشم انداز او با هر پروژه جدید خود را دوباره ابداع می کرد و پروژه های او بیشتر به سایت و هدف آن مرتبط بودند. در تمام کارهای او، همیشه اولین، چیزی بزرگتر، نازک ترین یا منحصر به فرد وجود داشت. همیشه یک عنصر عالی و خلاقانه در طراحی های او وجود داشت. سارینن با فلسفه طراحی و تنوع خود زندگی می کرد. تأثیر این امر در مشهورترین آثار او در معماری و طراحی محصول مشخص است: ترمینال TWA (1955-1962) و کالکشن صندلی لاله (1958) هر دو با عناصر آینده نگر مشابه، بیومورفیک، زیبا، سیال و بی عیب و نقص. شاید اینها نمایش کاملی از همگرایی بین مجسمه سازی و معماری باشند.
کانسپت این ترمینال همچنان یک راز باقی مانده است، هرچند منتقدان، مطبوعات و مسافران به شباهت این مرکز به یک پرنده یا هواپیمای در حال پرواز به دلیل سقف دینامیک و فضای داخلی آن اشاره کرده اند. او در پاسخ به این سوال که آیا الهام و کانسپت اصلی این پروژه مستقیما پرواز پرندگان است، اظهار کرد:«این آخرین چیزی بود که به آن فکر کردیم». شاید برای سارینن این یک انتزاع از خود پرواز بوده است.
این سازه دارای یک سقف پوسته ای نازک بال شکل برجسته است که توسط چهار ستون”Y” شکل پشتیبانی می شود. این فرم سقف از یک پوسته بتنی منفرد ایجاد می شود که همچنین فضای داخلی جادار و روانی را امکان پذیر می کند. فرم نهایی شامل چهار طاق متمایز با نورگیرهایی است که بین شکافهای آنها قرار گرفتهاند و در نهایت به یک اتحاد از یک ستاره چهار پر میرسند. نورگیرها نور طبیعی را وارد می کنند و همچنین وزن بصری پوسته بتنی را نرم می کنند. همه عناصر، ساختاری و عملکردی به طور یکپارچه از سطح زمین برای حمایت از راهروهای بالایی بالا می روند و به زیبایی در سقف ذوب می شوند.
ساخت و ساز
درگیر شدن با احساساتی که در ساختمان توسط نوآوری های ساختاری در جریان است، با آنچه در طول دهه ۵۰ در مدرنیسم رخ می داد، بسیار متفاوت بود. او پوسته نازکی از بتن را به آمریکا داد که در لبه های آن ۷ اینچ بود و در هم گرایی چهار پوسته به ۴۰ اینچ می رسید. در جریان نمایش بلندپروازانه ترین پروژه در زمان حیاتش، ارو سارینن به طور غیرمنتظره ای براثر تومور مغزی درگذشت. مشعل تکمیل این ترمینال توسط کوین روش و جان دینکلو حمل شد. شبکه ای برای مدیریت داربست لوله فولادی برای پوسته نازک ابداع شد. سپس در اوت ۱۹۶۰ سقف به صورت تکی ریخته شد و تا پایان سال پایه های Y شکل به طور کامل سقف را پشتیبانی می کردند.
فضاها
ساختار اصلی خود دو طبقه است، اما دارای یک سطح میانی است که توسط یک راه پله مرکزی به سطح طبقه همکف متصل می شود. سطوح بالا توسط چهار راه پله محیطی به هم متصل می شوند. با ورود به پلکان اصلی، سطح اول با درام و هیجان ماجراجویی یکی می شود. این فضا میزبان لابی اصلی، پیشخوان های چمدان و فروش بلیط برای راحتی مسافران است. میز اطلاعات درست مانند ستون های خارجی به عنوان یک توده بتنی بالا می رود. این اشکال مدولار در کل سازه تبدیل به نوعی خوش آمدگویی و یادگاری بصری برای مسافران می شوند.
فضای مجلل انتظار و تماشای هواپیما را فوق العاده می کند. ساختار اصلی به دو گذرگاه مجزا منتهی میشود، این تونل ها با بتن پوشیده شدهاند، با سطح مقطع بیضوی و نور غیرمستقیم که تجربه راه رفتن مستقیم در یک سفینه فضایی را میدهد. طبقه فوقانی ورودی و سطح میانی را در بر می گیرد و به مسافر اجازه می دهد عظمت ساختاری را تحسین کند.
علیرغم انتقادات از ناهماهنگی در سبک سارنین ترمینال TWA میزبان پروازهای متعددی بود و به نمادی از عصر جت تبدیل شد. پس از بسته شدن در سال 2001، استیون اسپیلبرگ از ترمینال به عنوان پسزمینه فیلم خود، «اگر میتوانی مرا بگیر» با بازی لئوناردو دی کاپریو که به سرعت از لابی اصلی عبور میکند استفاده کرد.