معرفی پروژه
معماران: دفتر معماری و ساخت تموز
سال ساخت: 2018
شهر: تهران
کشور: ایران
چالشهای طراحی در ساختمان اداری سرو: تعادل میان نور، فضا و عملکرد
مفاهیم متضاد مانند بینظمی/نظم – پراکنده/منظم – سازماننیافته/سازمانیافته – ندیدن/دیدن – نادیدنی/دیدنی – سایه/نور – بسته/باز – پوسته/فضا، از چالشهای اصلی طراحی پروژه ساختمان اداری سرو بودند. این پروژه در ابتدا در ژوئن ۲۰۱۷ برای تأیید نما به تیم طراحی ارجاع داده شد. این ساختمان نیمهکاره با پوشش ۱۰۰ درصدی زمین ساخته شده بود و امکان ورود نور طبیعی و تهویه فقط از یک سمت، یعنی نمای جنوبی، فراهم بود. این محدودیت تأثیر زیادی بر رویکرد تیم طراحی داشت، چرا که آنها تلاش میکردند نیازهای عملکردی را با ملاحظات زیباییشناسی و فضایی متعادل کنند.
طراحی پویا در نمای ساختمان
باتوجهبه فرم اولیه ساختمان، مشخص شد که نما به عمق بیشتری نیاز دارد. یک سطح ساده و صاف کافی نبود. در عوض، نما باید از یک “پوسته” محافظ ساده به فضایی واسط تبدیل میشد که نهتنها ساختمان را قاب بگیرد، بلکه به طور فعال با محیط اطراف تعامل داشته باشد. نمای جنوبی چالش پیچیدهای را ایجاد کرد: این نما باید نیمهباز میبود تا نور طبیعی به عمق فضای داخلی نفوذ کند، درعینحال که فضا را از تابش مستقیم و شدید آفتاب محافظت کند. علاوه بر این، نما باید تعادلی بین باز بودن و حریم خصوصی برقرار میکرد (بهاندازه کافی شفاف باشد تا ارتباطی بین ساختمان و دنیای بیرون ایجاد کند، و درعینحال بهاندازهای بسته باشد که حس محصور بودن و امنیت را فراهم کند). این دوگانگی اهمیت داشت: فضایی که بتواند بیرون را “ببیند” اما از داخل “نادیدنی” باقی بماند، و تعاملی پویا بین داخل و خارج ایجاد کند.
برای دستیابی به این هدف، مرز میان ساختمان و شهر با دولایه مجزا تعریف شد. لایه اول که به فضای داخلی نزدیکتر است، از پنجرههای بزرگ و شفاف تشکیل شده که نور طبیعی را به داخل هدایت میکنند و دید و باز بودن فضا را تقویت میکنند. لایه دوم، لایه بیرونی، نیمه شفاف و شامل نردههای چوبی و گلدانهای فلزی است که یک پرده نفوذپذیر را شکل میدهند. این لایه خارجی مانند یک فیلتر عمل میکند و میزان نور و جریان هوا را تنظیم کرده ودرعینحال حس حریم خصوصی را برای ساکنان ایجاد میکند.
گسترش زبان طراحی: از نما تا پشتبام و تعامل با شهر
این زبان طراحی به پشتبام نیز گسترش یافت و مفهوم شفافیت و نیمهشفافیت لایهای را ادامه داد. پشتبام تنها یک فضای کاربردی نبود، بلکه بخشی جداییناپذیر از تعامل ساختمان با شهر محسوب میشد و با ارائه دید، نور و هوا، در عین حفظ حس خلوت، ارتباطی خاص با محیط شهری برقرار میکرد.
سازماندهی دقیق نما و پشتبام به طراحی داخلی ساختمان نیز گسترش یافت. چیدمان بخشهای خدماتی، فضاهای عمومی، و سیستمهای مکانیکی و الکتریکی بر اساس همان اصول لایهبندی، باز بودن، و تعامل کنترلشده با محیط انجام شد و هر عنصر به طور هدفمند در طرح کلی ادغام شد تا یک کل منسجم ایجاد کند.